
با این ۱۸ استراتژی حرفهای، بازدیدکنندگان سایتت رو به مشتری واقعی تبدیل کن! تکنیکهایی اثباتشده برای افزایش فروش و وفاداری کاربران.
از طراحی یک وبسایت تعاملی گرفته تا بهینهسازی بیوقفه برای سئو، همهی این تلاشها فقط برای افزایش ترافیک سایت نیست. هدف تو فقط داشتن بازدیدکننده نیست؛ تو به دنبال مشتری واقعی هستی. هدف نهایی، تبدیل بازدیدکنندگان سایت به خریداران واقعیست.
اما اگر این اتفاق نیفته چی میشه؟
در اون صورت، هیچ مشتری جدیدی از اون صفحه جذب نمیکنی و هزینه جذب مشتری هم بالاتر میره. و بدون مشتری، هیچ کسبوکاری دوام نمیاره
البته که قرار نیست به این راحتی تسلیم بشی. تو دنبال راههایی میگردی برای اینکه بازدیدکنندهها رو به مشتری تبدیل کنی و شاید استراتژیهای مختلفی برای تبدیل ترافیک به فروش امتحان کنی.
برخی از اونها جواب میدن، بعضیها نه. اما ما قراره توی این مقاله، ۱۸ روش مؤثر برای تبدیل بازدیدکننده به مشتری رو باهات به اشتراک بذاریم.
شاید هماکنون بعضی از این روشها رو اجرا کردی، ولی اگه نتیجه نمیگیری، قطعاً یک جای کار میلنگه. پس بیا این مسیر رو با هم شروع کنیم و اول از همه، دلایل اصلی تبدیل پایین رو بررسی کنیم.
چرا با وجود ترافیک خوب، نرخ تبدیل سایتت پایینه؟
قبل از اینکه بریم سراغ راهحلهای مؤثر برای تبدیل بازدیدکننده به مشتری، لازمه بدونی چرا با اینکه ترافیک سایتت خوبه، اما این بازدیدها به فروش یا جذب مشتری منجر نمیشن.
در ادامه، چند دلیل مهم رو بررسی میکنیم که باعث میشن نرخ تبدیل سایتت پایین بمونه، حتی با وجود بازدیدکنندگان زیاد.
جذب ترافیک اشتباه
آیا بازدید روزانهی زیادی روی سایتت داری ولی نرخ تبدیل خیلی پایینه؟ این یه زنگ خطره! چون ترافیک بالا معمولاً باید منجر به فروش و جذب مشتری بشه.
پس مشکل کجاست؟
با اینکه ترافیک خوبی داری، اما این ترافیک هدفمند نیست. یعنی بازدیدکنندگانی که وارد سایتت میشن، همونهایی نیستن که واقعاً میخوای به مشتری تبدیل بشن.
این اتفاق ممکنه به دلایل زیر بیفته:
- شناخت دقیقی از مشتری هدف نداری (کمبود تحقیقات کاربر)
- کلمات کلیدی اشتباه رو هدف گرفتی
- فقط روی رقابت قیمتی تمرکز کردی و مشتریانی با بودجه پایین جذب میکنی
- تحقیقات بازار کافی برای درک نیازها و اهداف مخاطب نداری
پاپآپهای زیاد روی سایت
هیچچیز زیادی، خوب نیست حتی اگه مفید به نظر بیاد! پاپآپ زیاد هم از این قاعده مستثنا نیست. در واقع، پاپآپهای بیش از حد نهتنها باعث تبدیل بازدیدکننده به مشتری نمیشن، بلکه تجربه کاربری رو بههم میزنن.
وقتی با هیجان زیادی انواع پاپآپ روی سایتت فعال میکنی، ممکنه کاربر رو خسته و سردرگم کنی. نتیجه؟ کاربر بدون انجام هیچ اقدامی سایت رو ترک میکنه.
راهحل چیه؟
- فقط یک پاپآپ مرتبط در هر صفحه استفاده کن، با یک CTA واضح و هدفمند
- میتونی بهجای پاپآپهای کلاسیک، از نوارهای شناور (Floating bars) یا اسلاید-اینها (Slide-ins) استفاده کنی تا کاربر احساس مزاحمت نکنه، ولی همچنان تشویق به اقدام بشه
کاربران بسختی نیازهاشون رو پیدا میکنن
درست مثل چیدن منظم محصولات توی قفسههای یه فروشگاه فیزیکی، سایت یا فروشگاه آنلاین تو هم باید منظم و قابل پیمایش باشه تا بتونه بازدیدکنندهها رو به مشتری تبدیل کنه.
وقتی ساختار سایت واضح باشه، کاربر فقط با یه جستجو یا کلیک میتونه دقیقاً همون چیزی رو پیدا کنه که دنبالش بوده.
مثال:
فروشگاه لباس Freakins دستهبندی محصولاتش رو کاملاً مرتب و واضح نشون داده.
مشتریها به راحتی میتونن بین دستهها بچرخن و مستقیماً به صفحه مورد نظرشون برن، بدون اینکه بین صفحات مختلف گم بشن یا سردرگم بمونن.
چطور میتونی مسیر رو سادهتر کنی؟
یکی از بهترین راهها، استفاده از چت آنلاین (Live Chat) روی سایتته. این ابزار به بازدیدکننده کمک میکنه تا:
- سریعتر پاسخ سوالاتش رو بگیره
- محصول یا صفحهای خاص رو راحتتر پیدا کنه
💡 نکته:
استفاده از چت آنلاین یا حتی پاپآپهای هوشمند هنگام خروج (Exit-Intent Popups) میتونه کاربر رو به صفحهی درست هدایت کنه و شانس تبدیلش رو بالا ببره
۱۸ راهکار برای تبدیل بیشتر بازدیدکنندهها به مشتری واقعی
بدون مقدمهی اضافه، اینجاست که میرسیم سر اصل مطلب: چطور بازدیدکنندههای سایتت رو به فروش یا سرنخ (Lead) تبدیل کنی و نرخ تبدیل رو بالا ببری.
1.با پاپآپ خروج (Exit-Intent Pop-Up) بازدیدکنندههای در حال ترک را حفظ کن
برویم سر اصل مطلب: یکی از بهترین روشها برای جلوگیری از خروج بازدیدکننده از سایت، استفاده از پاپآپهای خروج است.
حتماً شنیدی که خیلی از سایتها از این روش برای افزایش تعامل یا جذب سرنخ استفاده میکنن. بعضی از کسبوکارها تونستن نرخ تبدیلشون رو بین ۱۰٪ تا حتی ۳۰۰٪ افزایش بدن. البته این میزان موفقیت به عوامل مختلفی بستگی داره، از جمله:
- میزان ترافیک سایت
- نرخ ریزش کاربران
- نوع تبدیل مورد انتظار (خرید، ثبتنام، دانلود و…)
این پاپآپها چطور کار میکنن؟
وقتی کاربر موس خودش رو به سمت دکمهی بستن مرورگر یا تب حرکت میده، پاپآپ فعال میشه و با یه پیام یا پیشنهاد خاص جلوی خروجش رو میگیره.
تفاوت کاربرد پاپآپ خروج در B2B و B2C
در کسبوکارهای B2B، محتوای پاپآپها معمولاً شامل:
- فرم عضویت در خبرنامه
- محتوای قفلشده مثل ایبوک یا راهنما
- راهکار یا کمک برای حل یک مشکل خاص کاربر
در کسبوکارهای B2C (مثل فروشگاههای آنلاین):
- پاپآپ معمولاً شامل تخفیف، کد هدیه یا پیشنهاد خرید فوریه
📚 مطالعه موردی: Belron
شرکت Belron که خدمات تعمیر شیشه خودرو ارائه میده، با نرخ پرش بالایی در سایتش مواجه بود.
برای پیدا کردن دلیل، از ابزار نظرسنجی پاپآپ Qualaroo استفاده کرد.
استیفن پین، مدیر بهبود تجربه مشتری در Belron، بعد از بررسی بازخوردها متوجه شد تصوراتشون از پرسونای مشتری اشتباه بوده.
«ما باید صدای کسی رو بشنویم که برای اولین بار وارد سایت ما شده و هیچ تجربهای از تعویض شیشه ماشین نداره. باید بفهمیم کجا براش مبهم بوده. جواب توی جلسههای مدیریتی پیدا نمیشه!»
چطور پاپآپهای خروج رو هوشمندانهتر استفاده کنیم؟
- اضافه کردن لینک شبکههای اجتماعی:
کاربران در حال خروج رو به برندت متصل نگه دار. حتی اگه خرید نکنن، با اتصال به پیجهات توی اینستاگرام یا لینکدین، بعدها میتونی دوباره اونها رو هدف بگیری. - ارائه محتوای ویژه (Gated Content):
میتونی ایبوک، چکلیست، یا فایل آموزشی رو در پاپآپ نمایش بدی و در ازای دریافت ایمیل، اون رو در اختیار کاربر بذاری.
مثل کاری که سایت WordStream با راهنماها و کتابچههاش انجام میده.
فرم عضویت در خبرنامه:
با گرفتن ایمیل کاربر، میتونی اونو وارد کمپینهای ایمیلیات کنی و در ادامه به سمت خرید یا اقدام مدنظر هدایتش کنی
2.ارتقاء تعامل کاربران با چت زنده
افزودن قابلیت چت زنده به سایت یکی از مؤثرترین روشها برای تبدیل بازدیدکننده به مشتری است. این استراتژی بهینهسازی نرخ تبدیل بهدلیل اثربخشی بالا در سالهای اخیر بسیار محبوب شده است.
طبق گزارش مککینزی، بسیاری از مشتریان B2B ترجیح میدهند هنگام تعامل با یک کسبوکار، ترکیبی از ارتباط دیجیتال و انسانی داشته باشند. چت زنده با فراهم کردن گفتوگوی فوری در لحظه، به مشتریان کمک میکند تا سوالات یا مشکلات خود را سریع برطرف کنند. همین امر باعث افزایش تعامل و در نهایت افزایش نرخ تبدیل میشود.
ابزار مناسب چت زنده چه ویژگیهایی دارد؟
ابزارهایی مانند ProProfs Chat امکاناتی فراتر از چت ساده فراهم میکنند. برای مثال:
- نظرسنجیهای تکسوالی: برای سنجش کیفیت پشتیبانی و بهبود تجربه کاربر
شاخهبندی مکالمه (Branching): ایجاد مسیرهای مختلف برای هدایت کاربر به سمت اقدام دلخواه (مثلاً خرید یا ثبتنام)
شخصیسازی تجربه کاربران در چت زنده
با استفاده از ابزار مناسب، میتوان پیامهای چت را به صورت شخصیسازیشده نمایش داد. این موضوع میتواند علاقه کاربر را جلب کرده و او را به تعامل بیشتر ترغیب کند.
برای مثال:
- پیام خوشآمدگویی متفاوت برای کاربران جدید
- پیامهای اختصاصی برای بازدیدکنندگان تکراری
این نوع هدفگذاری هوشمند، کارایی چت زنده را بهطور چشمگیری افزایش میدهد و نرخ تبدیل را بالا میبرد.
.
3.فقط روی صفحه اصلی تمرکز نکن
خیلی از کسبوکارها گرفتار دید تونلی میشن و تمام تمرکز خودشون رو روی صفحه اصلی سایت میذارن تا بازدیدکنندهها رو به مشتری تبدیل کنن. این در حالیست که صفحه اصلی، همیشه بهترین نقطه برای تبدیل نیست.
حتی اگر از تبلیغات هدفمند استفاده کنی، اگه صفحه فرود مرتبطی نداشته باشی، کیفیت تبلیغت پایین میاد. در سیستم تبلیغات گوگل (Google Ads)، کیفیت تبلیغ ارتباط مستقیمی با میزان تناسب محتوای صفحه فرود با کلمات کلیدی تبلیغ داره.
راهکار چیست؟
به جای اینکه همیشه کاربر رو به صفحه اصلی بفرستی، بهتره برای هر کمپین تبلیغاتی یک صفحه فرود اختصاصی (Landing Page) طراحی کنی. این کار هم نرخ تبدیل رو بالا میبره، هم هزینه تبلیغات رو کاهش میده.
مثالی واقعی از Lusha
وقتی در گوگل عبارت “Lead Generator” رو جستوجو کردیم، تعدادی تبلیغ ظاهر شد. با کلیک روی یکی از تبلیغات مربوط به سایت Lusha، به جای هدایت شدن به صفحه اصلی، وارد یک صفحه فرود اختصاصی شدیم.
چرا این مهمه؟ چون بازدیدکننده بهجای روبرو شدن با اطلاعات پراکنده و محصولات مختلف، مستقیم وارد صفحهای میشه که دقیقاً همون محصول یا راهحل مورد نظر رو توضیح داده.
اگه ترافیک سایتت بالاست ولی نرخ تبدیل پایینی داری، یکی از دلایل اصلیش میتونه همین موضوع باشه: کاربر وارد صفحهای میشه که انتظارش رو نداره.
مثلاً اگر برای یک محصول خاص تبلیغ کردی ولی کاربر رو به صفحه اصلی فرستادی، احتمال اینکه گیج بشه و سایت رو ترک کنه بالاست. در حالیکه یک صفحه فرود هدفمند میتونه همون بازدید رو به فروش یا ثبتنام تبدیل کنه
اگر به ابزار و خدمات اتوماسیون بازاریابی نیاز دارید، ابزار مارکتینگ اتومیشن ایرانی یونکسو و تیم حرفه ای ما در خدمت شماست.
۴. کانالهای بازاریابی مؤثر برای کسبوکارت را شناسایی کن
در کنار شناخت دقیق از مخاطب هدف، دانستن اینکه کاربران از کجا به سایتت میرسن هم حیاتیست.
برای این کار میتونی از داشبورد Acquisition در گوگل آنالیتیکس استفاده کنی. با مراجعه به بخش Source/Medium و افزودن Event بهعنوان بُعد ثانویه (Secondary Dimension)، میتونی ببینی که کدام کانالها بیشترین تبدیل (Conversion) را برایت داشتهاند.
استفاده از نظرسنجیهای پاپآپ برای شناخت منابع ترافیک
راه دیگر برای شناسایی مؤثرترین کانالهای جذب، استفاده از نظرسنجیهای پاپآپ تکسؤالیست. میتونی این نظرسنجیها رو در سایت یا اپلیکیشن خودت اضافه کنی تا مستقیم از کاربران بپرسی که چطور با برندت آشنا شدن.
نمونه واقعی از تجربهی Udemy
Udemy یکی از بزرگترین پلتفرمهای آموزش آنلاین در دنیاست که هم دورههای رایگان و هم پولی ارائه میده.
با توجه به اینکه این پلتفرم بازدیدکنندههایی از کشورهای مختلف جذب میکنه، تیم بازاریابی Udemy میخواست بفهمه کدوم کانالها بیشترین نرخ تبدیل رو دارن.
برای این منظور از نظرسنجیهای Nudge™ شرکت Qualaroo استفاده کرد و از کاربران پرسید که چطور با Udemy آشنا شدن. بعد از تحلیل دادهها، تیم مارکتینگ تصمیم گرفت بودجه و منابع خودش رو روی کانالهایی متمرکز کنه که بیشترین بازدهی رو داشتن.
۵. از دکمههای اقدام در موقعیتهای مرتبط (Contextual CTA) غافل نشو
بیپرده بگیم؛ خود ما هم وقتی در حال گشتوگذار در وبسایتها هستیم، به هر دکمه اقدام به عمل (CTA) واکنش نشون نمیدیم.
دکمههای CTA روی صفحات فرود خیلی رایج و قابل پیشبینی شدن. با اینکه نقش مهمی در افزایش نرخ تبدیل دارن، اما نباید فقط به اونها تکیه کرد.
راهحل چیه؟ CTA متنی و مرتبط با محتوا
دکمههای CTA درونمتنی و مرتبط با موضوع میتونن خیلی مؤثر باشن، مخصوصاً زمانی که درست بعد از بخشی از مقاله یا محتوای آموزشی که بهشون مربوطه، نمایش داده بشن.
مثلاً وقتی در همین مقاله دربارهی تجربه Udemy صحبت شد، بلافاصله بعدش یه CTA قرار گرفت که کاربر رو دعوت میکرد نمونه کیساستادیهای دیگه رو هم ببینه. این نوع CTA مستقیم نمیگه “ثبتنام کن” یا “نسخه رایگان بگیر” بلکه تلاش میکنه اطلاعات مفید بیشتری بده و در مسیر طبیعی کاربر، اون رو به مرحله بعدی هدایت کنه.
مزیت این نوع CTA
این CTAها حالت تبلیغاتی آزاردهنده ندارن و باعث میشن کاربر با میل خودش به تعامل با برند ادامه بده. بعد از اینکه این تعامل شکل گرفت، میتونی در مراحل بعدی، پیشنهاد عضویت، خرید یا ثبتنام رو بهش بدی.
محتوای مرتبط: افزایش وفاداری مشتری
۶. روی کلمات کلیدی مرحلهی پایانی قیف فروش (BoFu) تمرکز کن
موفقیت یک کسبوکار به هم بازدیدکنندگان جدید و هم مشتریان قدیمی بستگی داره. از اونجایی که کلمات کلیدی پرجستوجو معمولاً ترافیک بیشتری به سایت جذب میکنن، طبیعیه که بیشتر کسبوکارها تمرکز استراتژی سئوی خودشون رو روی اونها بذارن.
اما این کافی نیست.
اگه میخوای علاوه بر جذب مخاطب، اونها رو به مشتری تبدیل کنی، باید روی کلمات کلیدی بلندتر و تخصصیتر (long-tail keywords) که مربوط به مرحلهی انتهایی قیف فروش (Bottom of the Funnel) هستن، کار کنی.
چرا محتوای BoFu مهمه؟
این نوع محتوا مخصوص کسانیه که در آستانه خرید یا تصمیمگیری نهایی هستن. ترکیب محتوای BoFu با کلمات کلیدی بلند باعث میشه بازدیدکنندگان قبلی دوباره برگردن و این بار خرید یا اقدام خاصی انجام بدن.
چطور عملکردش رو بسنجیم؟
میتونی در گوگل آنالیتیکس، بخش «Returning Visitors» رو انتخاب کنی و با دادههای کانالهای مختلف مقایسهاش کنی تا بفهمی بازدیدکنندگان بازگشتی دقیقاً دنبال چه عباراتی بودن و کدوم جستوجوها منجر به تبدیل نهایی شدن
۷. با رها شدن سبد خرید مقابله کن
آیا میدونستی که میانگین نرخ رها شدن سبد خرید در مارس ۲۰۲۱ به ۷۹.۸٪ کاهش پیدا کرده؟ در حالی که این عدد در سال ۲۰۲۰ حدود ۸۸.۵٪ بوده!
با این حال، این نرخ هنوز هم خیلی بالاست.
پس سوال اصلی اینه:
چطور میتونی نرخ رها شدن سبد خرید سایتت رو کاهش بدی؟
راهحل مطمئن: خودکارسازی پیگیری سبد رها شده برای تبدیل کاربر به مشتری واقعی
یکی از موثرترین روشها استفاده از ایمیلهای یادآوری سبد خرید رهاشده است. میتونی به کاربرانی که خریدشون رو ناتمام گذاشتن ایمیل بزنی و اونها رو برای تکمیل سفارش تشویق کنی.
اما این تنها راه نیست؛ در ادامه چند راهکار کاربردی دیگه هم هست:
- اضافه کردن نوار پیشرفت در مراحل خرید
- امکان خرید بدون نیاز به ثبتنام (Guest Checkout)
- افزایش تنوع روشهای پرداخت
- بهینهسازی سرعت و تجربه کاربری سایت
همچنین میتونی با استفاده از ابزارهای نظرسنجی مثل Qualaroo، پاپآپهای خروجی (Exit-Intent Popups) در مرحله تسویهحساب فعال کنی تا بفهمی چرا کاربر خریدش رو کامل نکرده.
نمونه واقعی: KingsPoint
آژانس KingsPoint که خدمات تخصصی بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO) ارائه میده، برای مشتریانش که هر کدوم مشکلات متفاوتی دارن، از بازخورد مستقیم کاربران استفاده کرده.
KingsPoint با استفاده از Qualaroo روی صفحات پرداخت، محصولات و منابع، سوالاتی مثل اینها رو از کاربران پرسیده:
- چه چیزی باعث شد خریدت رو ناتمام بذاری؟
- چه اطلاعاتی توی این صفحه کم بود؟
- چطور میتونیم سایتمون رو بهتر کنیم؟
نتیجه؟
مشکلاتی مثل باگهای جاوااسکریپت، کدهای تخفیف منقضی، و ناهماهنگی مراحل خرید کشف شد و با اصلاحشون، نرخ تبدیل افزایش پیدا کرد.
۸. بنرهای تبلیغاتی رو با پاپآپهای دو مرحلهای جایگزین کن
بنرهای تبلیغاتی دیگه جذابیتی برای کاربران ندارن.
بعد از سالها استفاده مداوم، کاربرا دچار “کوری نسبت به بنرها” (Banner Blindness) شدن.
طبق گزارش شرکت مشاوره UX/UI به نام NNG، افراد یاد گرفتن که آگاهانه یا ناخودآگاه، محتوایی که شبیه تبلیغات یا بنره رو نادیده بگیرن.
پس راه حل چیه؟
پاسخ: پاپآپها!
میتونی با استفاده از پاپآپها، کاربران سایتت رو از تخفیفها و پیشنهادهای ویژه (عمومی یا شخصیسازیشده) مطلع کنی.
برخلاف بنرها، این پاپآپها توجه بازدیدکنندهها رو جلب میکنن و به افزایش فروش، ثبتنام، و نرخ تبدیل کمک میکنن.
یک قدم جلوتر: پاپآپهای دو مرحلهای (Two-Step Popups)
با ابزارهایی مثل Picreel میتونی پاپآپهای دو مرحلهای بسازی.
مثلاً فرض کن میخوای وبینار رایگان برگزار کنی.
ابتدا پاپآپی به کاربر نشون میدی که ازش میپرسه:
“مایلی در وبینار ما شرکت کنی؟”
و دکمههایی مثل “بله” و “نه، ممنون” براش میذاری.
اگر کاربر روی “بله” کلیک کنه، مرحله دوم ظاهر میشه و ازش میخواد ثبتنام کنه.
اگه گزینه “نه” رو انتخاب کنه، پیام تشکر نشون داده میشه.
چرا این روش جواب میده؟
پاسخش در اثر زیگارنیک (Zeigarnik Effect) هست.
این نظریه میگه:
“افراد تمایل دارن کاری رو که شروع کردن، به پایان برسونن.”
وقتی کاربر داوطلبانه با پاپآپ تعامل داشته باشه، احتمال این که فرآیند رو کامل کنه خیلی بیشتره.
در نتیجه، با این روش میتونی هم تعامل بیشتر بگیری، هم نرخ ثبتنام رو بالا ببری و هم پیشنهادات خاصت رو بهتر نمایش بدی.
۹. روی تبلیغات پولی و ریتارگتینگ سرمایهگذاری کن
اشکالی نداره اگه از پاپآپهای خروج (Exit-Intent) استفاده کردی اما هنوز هم بعضی بازدیدکنندهها سایت رو ترک کردن.
این بازدیدکنندهها هنوز بهطور کامل از دست نرفتن — حداقل نه هنوز!
راهحل چیه؟
میتونی با استفاده از تبلیغات ریتارگتینگ (Retargeting Ads) در شبکههای اجتماعی، اونها رو دوباره به سمت سایتت هدایت کنی.
احتمالاً خودت هم موقع اسکرول کردن اینستاگرام، با تبلیغهایی مثل این برخورد داشتی:
حتی اگه فقط چند ثانیه از یک سایت بازدید کرده باشی، بعدش توی شبکههای اجتماعی تبلیغهایی میبینی که تخفیفهای محدود یا پیشنهادهای ویژهای نشون میدن.
این تبلیغات، به طور خاص، روی کسایی هدفگذاری میشن که:
- به محصولاتت علاقه نشون دادن
- حتی شاید محصولی رو به سبد خرید اضافه کرده باشن
فقط بازدیدکنندههای قبلی نه!
علاوه بر ریتارگتینگ، میتونی روی کمپینهای تبلیغاتی پولی (Paid Ads) هم سرمایهگذاری کنی تا:
- آگاهی از برندت رو افزایش بدی
- بازدیدکنندههای جدید به سایت بیاری
اما همونطور که تو یکی از نکات قبلی گفتیم، باید مسیرش رو درست بچینی.
یعنی برای هر کمپین تبلیغاتی، یک لندینگپیج اختصاصی و مرتبط بساز تا بازدیدکننده دقیقاً همون چیزی رو ببینه که تبلیغ بهش اشاره کرده.
اینطوری نرخ تبدیل (Conversion Rate) تبلیغاتت هم بالاتر میره.
۱۰. مسیر حرکت کاربر در سایت رو آسون کن
همهمون این جمله رو شنیدیم:
“یک تصویر به هزار کلمه میارزه!”
حالا تصور کن دو تا تصویر از طراحی سایت بهت نشون بدن:
- یکی با طراحی شلوغ و پر از متن که کاربر رو گیج میکنه
- و یکی دیگه با طراحی ساده، مرتب و چشمنواز
بدون شک، گزینه دوم انتخاب تو خواهد بود — چون هم زیباتره و هم راحتتر میتونی توی سایت بگردی.
هر چقدر طراحی سایت پیچیدهتر باشه، کار برای کاربر سختتر میشه.
و نتیجهاش؟ تجربه کاربری ضعیف و کاهش نرخ تبدیل.
راهحل؟
رابط کاربری (UI) رو تمیز، واضح و قابلدرک طراحی کن
تا کاربر موقع گشتن توی سایت، نه گیج بشه، نه خسته.
چطور طراحی کاربرپسند داشته باشیم؟
یکی از بهترین راهها برای طراحی سایت کاربرپسند اینه که:
- نیازها و ترجیحات کاربرها رو بشناسی
- نقاط درد و سردرگمی رو کشف کنی
- و از خودشون بپرسی که تجربهشون چطور بوده
برای این کار، میتونی روی صفحات فرود (Landing Pages) مختلف سایتت نظرسنجی بذاری و بازخورد مستقیم بگیری.
چند سوال ساده اما تاثیرگذار:
- استفاده از سایت براتون راحت بود؟
- طراحی سایت رو چطور دیدین؟
- دکمههای فراخوان به اقدام (CTA) بهراحتی پیدا میشن؟
- لینکها از هم قابلتشخیص بودن؟
- محتواهای سایت براتون مفید بودن؟
جواب همین سوالها میتونه بهت بگه کجاها نیاز به تغییر داره و چطور میتونی تجربه کاربر رو بهتر کنی.
۱۱. از فروش مکمل (Cross-Selling) غافل نشو
یاد گرفتن از بزرگان همیشه یه استراتژی هوشمندانهست.
بیا ببینیم غولی مثل آمازون (Amazon) چطور از فروش مکمل برای افزایش فروش استفاده میکنه. وقتی وارد صفحهی یک محصول توی سایت آمازون میشی،
پایین همون صفحه بهت محصولات مشابه یا مواردی که با اون محصول زیاد با هم خریداری شدن رو نشون میده.
این کار چه فایدهای داره؟
- مشتری واقعی رو درگیر میکنه
- آگاهی مشتری رو از محصولات بالا میبره
- و خیلی ساده، فروش رو افزایش میده
طبق تحقیقات Accenture،
۹۱٪ از مشتریها برندهایی رو ترجیح میدن که اونا رو بشناسن، به یاد بیارن و پیشنهادات شخصیسازیشده ارائه بدن.
حتی Shopify هم میگه که توصیههای محصول شخصیسازیشده میتونن تا ۳۵٪ نرخ تبدیل رو افزایش بدن.
مثال دیگه؟ برند پوشاک H&M
توی صفحات محصولاتش بخشی داره به نام “محصولات مشابه” یا “شاید اینارو هم بپسندی”.
با این روش داره محصولات بیشتری رو به مشتری معرفی میکنه و احتمال خرید بیشتر رو بالا میبره.
چطور شخصیسازی کنی و Cross-Selling حرفهای انجام بدی؟
- از NLP (پردازش زبان طبیعی)، سابقه جستجو و خرید کاربر استفاده کن
- کوئیزهای تعاملی طراحی کن که با چند سوال ساده از سلیقه کاربر باخبر شی
- فرمهای پیشنهادی محصولات بساز تا دادههای رفتاری و سبک زندگی کاربر رو بگیری
مثال: برند Sephora
سفورا توی اپلیکیشنش یه فرم طراحی کرده که کاربر وارد کنه پوستش چه ویژگیهایی داره، دنبال چه نوع محصولیه و…
نتیجه؟ پیشنهاداتی کاملاً دقیق و شخصیسازیشده که نرخ خرید رو بالا میبره.
مطالعه موردی (Case Study): شرکت AVIS با کمک AWA Digital
شرکت AVIS (اجاره خودرو) میخواست تعداد محصولات فروختهشده در هر سفارش و کل درآمد رو بالا ببره.
چی کار کرد؟ آژانس AWA Digital با استفاده از نظرسنجیهای پاپآپ ابزار Qualaroo از کاربران پرسید:
- چه افزونههایی به نظرت مفیدن؟
- کدومها اضافی یا غیر ضروری هستن؟
طبق گفتهی Jonny Green، کارشناس بهینهسازی فروش در AWA:
“Qualaroo به ما این امکان رو داد که به بینشی از مشتریها برسیم که هیچجای دیگه نمیتونستیم بهش برسیم.”
با همین بازخوردها، AVIS محصولات جانبی محبوب رو قبل از مرحله نهایی رزرو به کاربران نشون داد و موفق شد فروش مکمل و درآمد کل رو افزایش بده.
۱۲. قدرت اثبات اجتماعی (Social Proof) را دستکم نگیر
فرض کن خودت جای مشتریات هستی.
در مراحل آشنایی و بررسی اولیه، چه چیزهایی رو جستجو میکنی؟
قطعاً دنبال بررسیهایی مثل:
- نظرات کاربران
- تجربههای مشتریها
- داستان موفقیت مشتریان
- جوایز و گواهینامهها
- و حتی سیاست حفظ حریم خصوصی برند
هستی. ولی چرا اینقدر این موارد مهمن؟
چون انسانها ذاتاً به تجربههای دیگران بیشتر اعتماد میکنن تا تبلیغات مستقیم.
در واقع، امروزه خیلیها بهجای توجه به شعارهای تبلیغاتی، به حرف کاربران واقعی گوش میدن.
📊 طبق تحقیقی از G2 Crowd و Heinz Marketing،
۹۲.۴٪ از پاسخدهندگان گفتن بعد از خوندن نظرات معتبر، احتمال خریدشون بیشتر شده.
چطور از Social Proof بیشتر استفاده کنیم؟
علاوه بر نمایش نظرات کاربران، باید به عناصر دیگهای هم توجه کنی مثل:
- رعایت قوانین GDPR
- شفافسازی در مورد امنیت دادهها
- داشتن سیاست حفظ حریم خصوصی واضح
اینها حس اعتماد مشتری رو بالا میبرن و در تصمیمگیریش کمک میکنن.
اما گرفتن Testimonial (توصیفنامه مشتری) سخته، نه؟
نه خیلی! ابزارهایی مثل Qualaroo بهت اجازه میدن تا:
✅ پاسخهای نظرسنجی رو برچسبگذاری (Tag) کنی و ازشون بهعنوان Testimonial استفاده کنی
✅ با استفاده از تحلیل احساسات (Sentiment Analysis) متوجه شی که کدوم پاسخها مثبتتر بودن
مثلاً کلماتی مثل:
- «کیفیت عالی»
- «ارزش خرید داره»
- «پشتیبانی بینظیر»
رو پیدا میکنه و میتونی اون پاسخها رو انتخاب و روی وبسایتت نمایش بدی.
از نظرسنجی NPS هم غافل نشو
با این نوع نظرسنجی میتونی:
- Promoterها (طرفدارهای برندت) رو شناسایی کنی
- بعداً باهاشون تماس بگیری و تجربهشون رو ثبت کنی
- ازشون بخوای تو سایتهای بررسی مثل Trustpilot یا Google Review نظر بذارن
یا حتی یه پاپآپ ساده توی محصول یا اپلیکیشن بذاری که ازشون امتیاز بخواد
و بعدش یه لینک مستقیم به صفحه نظردهی بدی.
۱۳. تجربه بازدیدکننده را بازیوار (Gamify) کنید
آیا میدانستی گیمیفیکیشن و محتوای تعاملی میتونن نرخ تبدیل کاربر به مشتری واقعی رو تا ۶ برابر افزایش بدن؟
این یعنی چی؟
یعنی مشتریها از فرایندهای تعاملی و سرگرمکننده لذت میبرن.
وقتی روندهایی مثل ثبتنام یا خرید حس بازیگونه داشته باشن، تعامل افزایش پیدا میکنه و در نتیجه نرخ تبدیل هم رشد میکنه.
آیا گیمیفیکیشن همیشه هزینهبره؟
شاید فکر کنی پیادهسازی گیمیفیکیشن نیاز به سرمایه زیادی داره.
درسته که بعضی راهحلها پرهزینهان، ولی شروع با ایدههای ساده و کمهزینه کاملاً ممکنه. مثلاً:
- اضافه کردن نوار پیشرفت (Progress Bar) برای نشون دادن وضعیت کاربر در فرایند ثبتنام یا خرید
- استفاده از گردونه شانس (Spin Wheel) برای ارائه تخفیف یا جوایز جذاب
- طراحی کوییزهای تعاملی برای درگیر کردن کاربر با محتوا
یک مثال کاربردی: پلتفرم آموزش آنلاین
فرض کن یک پلتفرم eLearning داری.
میتونی با ابزارهایی مثل ProProfs Quiz Maker کوییزهایی طراحی کنی که:
✅ به کاربر کمک میکنه آموختههاش رو تمرین کنه
✅ به تجربه کاربری حس بازیگونه بده
✅ و در نتیجه، درگیری ذهنی با برندت رو بالا ببره
۱۴. بازدیدکنندگان سایتت رو بخشبندی کن
هر کسبوکاری چندین پرسونای مشتری داره و برای هرکدوم استراتژی محتوای متفاوتی تدوین میکنه.
چون همه بازدیدکنندهها از نظر زبان، موقعیت جغرافیایی، شغل، دستگاهی که استفاده میکنن، و رفتار کاربری با هم فرق دارن، نمیتونی همه رو با یک رویکرد هدف بگیری.
اینجاست که بخشبندی (Segmentation) وارد میشه.
چرا بخشبندی مهمه؟
با بخشبندی بازدیدکنندهها:
✅ میتونی محتوا یا پیام متناسب با ویژگیهای هر گروه ارائه بدی
✅ نرخ تعامل (Engagement) رو بالا ببری
✅ و در نهایت استراتژیهات رو بهینه کنی
مثلاً میتونی از قابلیت هدفگذاری پیشرفته (Advanced Targeting) در ابزارهای نظرسنجی استفاده کنی و پاسخها رو براساس مرورگر، دستگاه، یا محل کاربر دستهبندی کنی.
مطالعه موردی: برند Canon
یکی از مشتریهای آژانس AWA Digital، برند معروف Canon بود.
هدف این پروژه افزایش تقاضای محصولات در مناطق مختلف جغرافیایی بود.
اما به جای اینکه مستقیم برن سراغ تست A/B، تصمیم گرفتن اول از خود مشتریها بازخورد بگیرن.
با نظرسنجیهای هدفمند، متوجه شدن که:
- در برخی مناطق، کاربران نسبت به خرید دوربینهای گرانقیمت مردد بودن.
- در مناطق دیگه، اعتبار برند از قیمت مهمتر بود.
بر این اساس، تیم AWA Digital:
🔸 بازدیدکنندهها رو بر اساس منطقه جغرافیایی بخشبندی کرد
🔸 پیام برند رو برای هر بخش بهصورت اختصاصی تغییر داد
و نتیجه؟
بازگشت سرمایه (ROI) تا ۷۰۰٪ افزایش پیدا کرد!
۱۵. از نوارهای شناور و اسلاید-این برای افزایش تعامل با مشتری استفاده کن
علاوهبر پاپآپها، ابزارهای دیگهای هم هستن که میتونی برای جذب بیشتر مخاطب توی سایتت ازشون کمک بگیری:
✅ اسلاید-اینها (Slide-ins)
✅ نوارهای شناور (Floating Bars)
اسلاید-این چیه؟
یه پاپآپ کوچیکه که به صورت خودکار از گوشه صفحه ظاهر میشه و یه پیام یا Call-to-Action (مثل عضویت در خبرنامه، تخفیف، یا دانلود فایل رایگان) نشون میده.
🔸 چون توی دید کاربره ولی مزاحمتی ایجاد نمیکنه، بهراحتی میتونه توجه رو جلب کنه
🔸 نسبت به بنرهای سنتی، عملکرد بهتری داره چون از banner blindness (بیتوجهی کاربر به بنرهای تبلیغاتی) عبور میکنه
نوار شناور چیه؟
یه نوار باریکه که معمولاً در بالای صفحه ظاهر میشه و CTA خاصی داره.
برای مثال:
- اعلان تخفیف یا پیشنهاد محدود
- لینک به یک لندینگ پیج
- یا دعوت برای فالو کردن در شبکههای اجتماعی
کاربر هر وقت بخواد میتونه اون نوار رو ببنده، بنابراین intrusive یا مزاحم نیست.
چرا باید ازشون استفاده کنی؟
چون هم اسلاید-اینها و هم نوارهای شناور:
✅ بدون مزاحمت دیده میشن
✅ با وجود ماندگاری بالا روی صفحه، احتمال دیدهشدن و کلیکشدنشون بیشتره
✅ میتونن در زمانی مناسب کاربر رو به اقدام تشویق کنن، نه در لحظه ورود
کاربردهای این دو ابزار:
🔹 ارائه پیشنهادات ویژه یا تخفیف
🔹 جمعآوری اطلاعات کاربر (مثل ایمیل)
🔹 دریافت بازخورد سریع
🔹 افزایش فالوور شبکههای اجتماعی
🔹 هدایت کاربر به صفحهای خاص یا لندینگپیج مهم
۱۶. استراتژیهات رو همیشه تست کن
فرقی نمیکنه از چه استراتژیای استفاده میکنی؛ تا وقتی اون رو تست نکنی، نمیتونی مطمئن باشی که جواب میده یا نه.
🚀 راهحل؟ تست کن، آنالیز کن، دوباره تست کن!
یکی از بهترین روشها برای این کار، تست A/B هست. بهکمک این روش، میتونی دوتا نسخه مختلف از یک عنصر (مثل پاپآپ، CTA، یا حتی تیتر صفحه) رو به گروههای مختلف از کاربرات نشون بدی و ببینی کدومشون عملکرد بهتری داره.
یه مثال ساده:
فرض کن یه پاپآپ طراحی کردی، ولی نرخ تعامل خیلی کمی داره. اینجا میتونی با گزینههای دیگه مثل:
🔸 اسلاید-این (Slide-in)
🔸 نوار شناور (Floating Bar)
یه تست A/B راه بندازی و بررسی کنی کدوم یک بیشتر توجه مخاطب رو جلب میکنه.
چند نکته برای موفقیت در تست A/B:
✅ فقط یک متغیر رو تغییر بده تا نتیجهگیری دقیق باشه
✅ تعداد کافی کاربر برای هر نسخه داشته باش
✅ مدت زمان تست رو مشخص کن (نه خیلی زود، نه خیلی طولانی)
✅ همیشه نتایج رو تحلیل و ازشون درس بگیر
یادت باشه که هیچ محدودیتی برای تعداد تستها وجود نداره. تا جایی که لازم باشه، تست کن تا به فرمول طلایی مخصوص بیزینس خودت برسی. 😉
۱۷. برنامههای وفاداری و معرفی مشتری واقعی، هنوزم جواب میدن!
یکی از اصول طلایی در فروش اینه که حفظ مشتری به اندازهی جذب مشتری جدید اهمیت داره.
و برای اینکه مشتریهات رو وفادار نگهداری، باید باهاشون مثل VIP رفتار کنی!
راهحل؟ ✨ برنامههای وفاداری و معرفی برند ✨
تو میتونی برای مشتریهایی که چندبار خرید کردن یا مدت زیادی با برندت بودن، یه برنامه وفاداری طراحی کنی و در ازای وفاداریشون، بهشون پاداش بدی.
🛍 مثلا:
- دسترسی اختصاصی به تخفیفهای زمانی
- کدهای هدیه یا چرخشانس
- تخفیف برای خرید بعدی
- هدیه معرفی به دوستان
حتی میتونی از این برنامه بهعنوان یه ابزار تبلیغاتی استفاده کنی! مثلا یه پاپآپ یا اسلاید-این طراحی کن که مزایای این برنامه رو به بازدیدکنندههای جدید نشون بده.
برنامه معرفی (Referral Program) چطور؟
👫 مشتریهای راضی برندت رو به بقیه معرفی میکنن، اگه بهشون انگیزه بدی!
با یه سیستم معرفی ساده میتونی کاری کنی که مشتریهای فعلیت، دوستانشون رو هم به خرید از برندت تشویق کنن. مثلاً:
- «یه دوست دعوت کن = یه تخفیف برای تو + یه تخفیف برای اون»
این سیستم هم باعث فروش بیشتر میشه، هم باعث میشه برندت سر زبونها بیفته!
۱۸. حتما نرخ تبدیلهات رو رصد کن
خب حالا که کلی استراتژی برای تبدیل بازدیدکننده به مشتری واقعی داری، یه سوال مهم:
از کجا میفهمی کدوم یکی واقعاً جواب داده؟
🔍 جواب: با ردگیری نرخ تبدیل (Conversion Tracking)
ابزاری مثل Google Analytics بهت کمک میکنه:
- ببینی کدوم CTA بیشتر کلیک گرفته
- بازدیدکنندهها از کجا اومدن
- چه کانالهایی بیشترین تبدیل رو دارن
- کدوم صفحات یا فرمها بهتر عمل کردن
حتی میتونی فیلتربندی کنی و دیتاهات رو بر اساس دستگاه، مرورگر یا کانال ورودی بررسی کنی.
✅ یادت باشه: بدون آنالیز داده، هیچ استراتژیای کامل نیست.
آمار و ارقام چشمهات رو باز میکنن و کمک میکنن هوشمندانهتر تصمیم بگیری.
دنبال ابزار اتوماسیون بازاریابی هستید؟ مارکتینگ اتومیشن ایرانی یونکسو کنارتونه تا تجربهای حرفهای و مؤثر رو براتون رقم بزنه.